...

:D

نظرات 21 + ارسال نظر
آریا چهارشنبه 8 شهریور 1385 ساعت 05:40 ب.ظ http://shabeniloofari.blogsky.com

nice
موفق باشی

شهرام چهارشنبه 8 شهریور 1385 ساعت 09:54 ب.ظ

سلام...
میگم ............................هیچی
خسته نباشی ...میام خدمتتون

سلام..

پوریا (کرگدن دوره گرد) پنج‌شنبه 9 شهریور 1385 ساعت 12:12 ق.ظ

سلوم
این همه رو خودت نوشتی یا کسی هم کمکت کرد؟!

خودم تنهای تنها نوشتم...

پوریا (کرگدن دوره گرد) پنج‌شنبه 9 شهریور 1385 ساعت 12:13 ق.ظ

بذا بخونمشون بعد
فکر کنم دو سه روزی طول بکشه!

جون پوریا؟!!!! راس میگی؟؟

پوریا (کرگدن دوره گرد) پنج‌شنبه 9 شهریور 1385 ساعت 12:15 ق.ظ

حالا دیگه جواب دادن به من فایده نداره؟ ... ها؟!؟!

ها؟!؟!

پوریا (کرگدن دوره گرد) پنج‌شنبه 9 شهریور 1385 ساعت 12:15 ق.ظ

حالا که من دارم میرم مشهد تو داری میری گرگان!

غلط کردی..

مشهد چه خبره؟؟هان!!!!

پوریا (کرگدن دوره گرد) پنج‌شنبه 9 شهریور 1385 ساعت 12:16 ق.ظ

آقا جان من قبل از ۱۲ هستم
اوکی؟
تو کی؟ (نیش)

من همین الان...

ژ یگولو پنج‌شنبه 9 شهریور 1385 ساعت 01:38 ق.ظ

سلام ...
نوشتنتم عین حرف زدنته...تند تند ...(نیش)

میگم کجا رفتی دو سه روزه پیدات نیستا...نگو خانوم مهمون داشتن ...
پس سهم اون وقتایی هم که اشپزی نمیکردی واسه خودت هم اشپزی کردی...

چه اخلاقی داری تو هم...ولی منم فکر کنم همینجوری باشم البته تو اکثر کارام...دوست ندارم کسی بهم کمک کنه...

فعلا...

تو مگه حرف زدن من رو دیدی؟!!!از سنگ صدا در بیاد از من نمیاد...

ژ یگولو پنج‌شنبه 9 شهریور 1385 ساعت 12:27 ب.ظ

این که هنوز اینجاهه...
چرا پس ورنداشتی ؟؟؟ایا؟
حتما باز مهمون داری سرت شلوغه...یادت رفته...
خسته نباشی...
خوش باشی...

آره..شری اومده...

گیلاسی پنج‌شنبه 9 شهریور 1385 ساعت 04:35 ب.ظ

سلام
اخ که من چقدر بدم میاد از این مهمونی های موقع امتحان !!!
کلا من نمی دونم شما چطوری طاقت اوردین که اینا این همه مدت بمون !!!
من یه روزمهمون داشته باشم تا سه روز بعد خستمه !!!

من اینقد خوشم میاد..حداقل یه بهونه داری واسه نمرت...

با اجازت من٬ هم همون موقع استراحت کردم هم ۱ هفته بعدش...

گیلاسی پنج‌شنبه 9 شهریور 1385 ساعت 04:35 ب.ظ

باز با پوریا قرار ست کردی...حالا تو نمیری که من مطمئنم... (:*

خب من خواب میمونم همش...

گیلاسی پنج‌شنبه 9 شهریور 1385 ساعت 04:36 ب.ظ

ببین در کمترین زمان ممکن این خانوم صاحب خونه رو بندزا جلوی سگ تا بخوردش...وای بدممیاد از اینطور ادما....اه اه...

بیچاره اون سگه...

شهرام جمعه 10 شهریور 1385 ساعت 10:33 ق.ظ

سلام..
غرز ذ ض ظ احوالپرسی بود ....خوبی الان؟؟
این طومار کوشی ؟

سلام..

گفته بودم که باید پاک شن..

پوریا (کرگدن دوره گرد) شنبه 11 شهریور 1385 ساعت 12:17 ق.ظ

میدونی فرق تو با من چیه؟

من تو رو می‌خوام اونا رو نمیخوام

تو اونا رو میخوای ... منو بیشتر !!

آره..

من همه اون چیزای خوب خوب رو هم میخوام...

یه مرد امیدوار شنبه 11 شهریور 1385 ساعت 02:53 ب.ظ http://www.moodi.persianblog.com

ببخشید سر زده و ناخونده... به نظر شما احتیاج دارم. می‌شه تشریف بیارین یه سر به وبلاگ من بزنین؟

پوریا (کرگدن دوره گرد) یکشنبه 12 شهریور 1385 ساعت 12:03 ق.ظ

لطفا منظ ز ظورت رو از این پست صسثریح و روشن بیان کن
با تشکر
دوست تو!

پوریا (کرگدن دوره گرد) یکشنبه 12 شهریور 1385 ساعت 12:04 ق.ظ

وبلاگت اینقدر قشنگه که من دارم می‌میرم!!
لطفا به من هم سری بزن!

ژ یگولو یکشنبه 12 شهریور 1385 ساعت 01:21 ق.ظ

سلام...
میدونی چیه؟
نمیدونی دیگه...

الان خیلی سرم درد میکنه...قصد از اومدن فقط ا ع رض ادب بود یه سلام و احوالپرسی ...حالا بعدا میام قشنگ نظرمو میگم...!!!

ژ یگولو دوشنبه 13 شهریور 1385 ساعت 01:22 ب.ظ

ببخش...خودت میدونی واسه چی...شاید کودک درونم دوباره یه کارایی کرده بود...یه حس زشت ولی بعضی جاها و وقتا خوب...
به هر حال...
بهتر باشی...

شهرام دوشنبه 13 شهریور 1385 ساعت 10:24 ب.ظ

جای خالی نبودنتون احساس میشه شدید وووو
نزول اجلال بفرمایید ....فرش قرمز گسترده است ....
گاوان و شتران برای قربانی کردن حاضر ....
اصن هر کی زود نیاد ........زود نیاد .......زود نیاد....یادم رفت

علی شنبه 18 شهریور 1385 ساعت 04:13 ب.ظ

من نرسیدم این پست رو بخونم.
:(( تا به ما رسید پاکش کردین !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد