...

کجا بودیم؟! آهان:
این روزا ماه رمضونه٬ هیچ چیزی هم بالاتر از عبادت خالصانه به خدا ارزش نداره٬ هیچ عبادتی هم بالاتر از خواب نیس٬ منم که تبحر خواستی تو این نوع عبادت دارم با هیچ چیزی هم عوضش نمیکنم حتی اگه بمیرم٬ اصن کاش بخوابیم تا آخر عمرمون دیگه هم بیدار نشیم.
برنامه کلاسام شنبه و یه شنبه و دوشنبه از ساعت ۸ صبح تا ۷ بعدالظهر٬ از سه شنبه هم یه برنامه فشرده دارم تا خود شنبه از کوچکترین ثانیه هم واسه عبادت استفاده میکنم٬ البته شنبه ۲ به بعد کلاس دارم ولی یه شنبه و دوشنبه از ۸ صبحه تا ۷ شب٬ دیگه تو سرویس که میشینم خوابم تا فردا صبحش٬ فقط شنبه ها رو میتونم تا ۱۲:۳۰ بخوابم ٬ یه شنبه هم اینقد خوابم میومد کلاس صبح رو نرفتم٬ خوابیدم ساعت ده پاشدم که به کلاس ۱۱ برسم٬ کلاسام از شنبه همین هفته شروع شد٬ تو کلاس ۵۴ تا پسرن من تنها دخترم٬ خوبیش اینه که اینجا همه آشنان٬ کلاس شنبه که با پسر عموم همکلاسی هستم٬ بقیه کلاسا هم یا همسایه هامونن یا دوستای داداشم٬ فقط سختیش اینه که ۳ روز پشت سر هم استراحت ندارم. دیگه اینکه همه چی خوبه٬ یه بار فک کنم گفته بودم اینجا سعی میکنم کمتر بخوابم فقط گفتم سعی میکنم نگفته بودم که عملم میکنم! گفته بودم؟!..


 

نظرات 11 + ارسال نظر
شهرام پنج‌شنبه 20 مهر 1385 ساعت 04:25 ب.ظ

سلام دوست خوبم

خوب راستش تنبل شدی یه خورده....
نه جواب کامنت میدی نه میای...اشکالی نداره....
و اما خواب......اره نگفته بودی که عملم میکنی ..

به اندازه بخواب لطفا....افراط تو هیچ کاری خوب نیست

پوریا (کرگدن دوره گرد) پنج‌شنبه 20 مهر 1385 ساعت 09:26 ب.ظ

سلام
چه عجب پیدا شدی
بهترین عبادت خواب است (امام پوریا (ع))

پوریا (کرگدن دوره گرد) پنج‌شنبه 20 مهر 1385 ساعت 09:27 ب.ظ

راستی تو جهنم می‌بینمت
چون هردومون میریم جهنم
تو به جرم دزدیدن قلب من
من هم به جرم پرستیدن تو!!

پوریا (کرگدن دوره گرد) پنج‌شنبه 20 مهر 1385 ساعت 09:28 ب.ظ

راستی اون مسیج‌هایی که دادی انداختم رو ورد خواستم ذخیره کنم که کامپیوتر لعنتی ری استارت شد (گریه)
همه اش پرید!! (گریه شدید)
حالا چیکار کنم ؟!؟! (گریه از اعماق وجود!!)

پوریا (کرگدن دوره گرد) پنج‌شنبه 20 مهر 1385 ساعت 09:29 ب.ظ

با پسرا هم‌کلاس شدی؟! اگه دستم بهت بیفته!! (نیش)

م. جمعه 21 مهر 1385 ساعت 09:37 ق.ظ http://solouk.ir

من دیوونه ی این نوع عبادتتم!!!

البته فرمودند که خواب روزه دار عبادته پس شک نکن از کرم صاحبخونمون داری ثواب جارو میکنی

شهرام جمعه 21 مهر 1385 ساعت 08:17 ب.ظ

سلام...

کاش منم میتونستم زیاد عبادت کنم....

خوبی تو ...

ژ یگولو شنبه 22 مهر 1385 ساعت 03:09 ق.ظ

سلام...

من اومدم...هههه

تو هیچ کار دیگه هم که بلت نباشی این عبادته رو خوب بلتی بکنی...

بی ادب اون کردن نه..این کردن...

اخی یادش به خیر پارسال درست همین موقع بود منم عین خودت اینقده این برنامه کلاسام مذخرف بود که نگو...

به پای هم پیر شین مادر...هه

فعلا...

ژ یگولو شنبه 22 مهر 1385 ساعت 10:22 ق.ظ

ساعت عبادت خانوم مهنس...

خب الان شنبه هستو تو صبحی کلاس نداری و یحتمل در حال عبادتی شدیدا...

نه اینکه دق دلی فردا و پسفردا هم داری که از خدا دور میشی و نمیتونی عبادت کنی...امروز دیگه حساب عبادته رو میخوای اساسی برسی...هههههه

عبادت به خیر خانوم مهنس...

ژ یگولو شنبه 22 مهر 1385 ساعت 10:38 ب.ظ

اااااااااا اصلا یادم نبود فردا تعطیله ها...

حالا جو نگیرتت پاشی بری سر کلاسا...

تو فردا هم میتونی قشنگ به عبادت خالصانه ات برسی...

تو این شب عزیز منو هم دعا کن حالا که زنده موندم مث ادم زندگی کنم...

ترانه یکشنبه 23 مهر 1385 ساعت 09:57 ب.ظ http://to-unja-man-inja.blogsky.com

سلام
پیشم بیا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد