...

یادش به خیر ... اون روزا ما دلی داشتیم ... واسه مردن کسی بودیم ٬ چیزی داشتیم ...

نظرات 7 + ارسال نظر
شهرام یکشنبه 23 مهر 1385 ساعت 10:22 ب.ظ

سلام دوست من...

الانم بیدل نیستی ....کلی دلداری .....

سلام..نمیدونم والا!!

شهرام یکشنبه 23 مهر 1385 ساعت 10:25 ب.ظ

یادتم نبود یاد اوری میکنم بهت........

قبول باشه ....نماز روزه ها و بخصوص....بخصوص عبادات ..!!

نمیدونم الان چی رو یادآوری کردی ..ولی به هر حال نماز روزه ها و مخصوصا عبادات شما هم قبول...

خرچنگ دوشنبه 24 مهر 1385 ساعت 04:51 ق.ظ http://teleiman.blogfa.com

یادش بخیر...
ما نیز همچنین

فک کنم همه همچنین باشن...

ژ یگولو دوشنبه 24 مهر 1385 ساعت 10:12 ق.ظ

چقده خوبه اطرافیانت واست مهم نیستن اصلا...

خیلی خوبه...

دوباره تو دلت پره...معلومه...

دیشب یه بدبختیه دیگه هم سر من نازل شد...چون میدونم واست مهم نیست همینجوری گفتم...

: تو اصن درس منظور من رو متوجه نشدی..
اگه یکم بیشتر توجه میکردی و عمقی تر نگاش میکردی میفهمدی که گفتم اصن واسم مهم نیس دیگران در موردم چه فکری میکنن... مهم اینه که من خودمم... بعضیام بودن یا نبودنشون واسم مهم نیس..فقط شخصیتشون و تاثیری که برخوردشون رو آدم میزاره واسم مهمه ...
آره خیلی خوبه ..چون اینجوری آدم همون چیزیه که خودش میخواد..
دلم از چی میخواد پر باشه آخه؟!! از کجاش معلومه؟!!
(نیش)از کجا میدونی بدبختیه؟؟؟من که فک میکنم این نعمات خداونده که داره همینجور تو این ماه مبارک و این شبها بر سرت نازل میشه..مگه تو نمیگفتی که میخوای بمیری بیا الان که خدا داره راهشو نشونت میده تو میگی بلا؟؟!!ایشاا... که خیره...خوبیش اینه که به خیر گذشت...بعضی وقتا صدقه هم بزاری خوبه..میگم که تو اصن متوجه منظور و مخاطبم نشدی...

شهرام دوشنبه 24 مهر 1385 ساعت 03:29 ب.ظ

سلام دوست من

قرار بود بجوابی .....یاد اوریه ...

: سلام...والا من دوشنبه ها که گفتم از 8 صبح تا 5 کلاس دارم تازه الان ماه رمضونه 5 بعد ماه رمضون تا 7 میشه، بعد دیروز رسیدم خونه داشتن ربنا میخوندن بعد اذانم افطار خوردم خوابیدم تا الان، دوشنبه ها خیلی خسته میشم هم درسا تخصصیه هم راه دوره، تا علی آباد باید برم و بیام، الانم که سیستم شری کرم افتاده سیستم خودمم کابل مانیتورش خراب شده، بعد با سیستم شری باید کانکت شم که اونم به خاطر اون کرمه هیچ صفحه ای رو باز نمیکنه، بازم که میکنه یه ساعت طول میکشه و هزار جور ارور میده... شرمنده دیر شد..

پوریا (کرگدن دوره‌گرد) دوشنبه 24 مهر 1385 ساعت 11:12 ب.ظ

ای روزگااااااااررررررررر!!!

هی...هی..هییییییییییی...

ژ یگولو سه‌شنبه 25 مهر 1385 ساعت 12:20 ق.ظ

ای روزگار لعنتی...

بهتری شما...؟

ما خودمون باعث و بانی لعنتی شدنشون میشیم..
مرسی..تو خوب باشی ماهم خوبیم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد